حضرت علی اصغر سلام الله علیه وجود نداشته است !یکی از کسانی که در زمره شهدای عاشورا میباشد و از شهادت آن بزرگوار ، قلب اهل بیت علیهم السلام بسیار آزرده شد حضرت عبدالله بن الحسین بن علی علیهم السلام میباشد . سن ایشان در آن زمان 6 ماه بود و وی طفلی شیرخواره بوده اند و در تاریخ وکتب شیعه به نام « عبدالله الرضیع » مشهور اند .فاجعه شهادت این بزرگوار آنقدر عظیم بود که بعد از واقعه عاشورا ، زمانی که به امام سجاد علیه السلام خبر دادند که جناب مختار ثقفی در حال کشتن قاتلان کربلا هستند ،ابتدا امام سجاد علیه السلام از حال قاتل حضرت علی اصغر علیه السلام جویا شدند و بعد از چند وقت که خبر به درک واصل شدن قاتل آن بزرگوار به گوش حضرت زین العابدین علیه السلام رسید اشک در چشمان ایشان جاری شد .ولی نکته جالب در این است که برخی از جهله (!) وقتی دستشان از هر چیز و هر کس و هر دلیل علمی وا ماند و نتوانستند اصل کشتار کربلا و غلط کاری های یزید و معاویه را توجیه کنند لذا روی به سخنان مضحک آورده و درصدد کم کردن تعداد شهیدان میباشند . به تعبیری ، از آنجایی که قافیه دروغگوئی ایشان در مورد حوادث تاریخی به تنگ می آید ، لاجرم این شعرای هجو گو نیز دست به دامن جفنگیّات میشوند زیرا این قوم عادت دیرینه به تحریف تاریخ دارند . پس وقتی برای توجیه غلط کاری های عثمان که سبب کشته شدنش بوسیله خود صحابه شد ، می آیند و همه تقصیرها را به گردن فردی موهوم به نام « عبدالله بن سباء » می اندازند ، در اینجا نیز برای کم کردن ضایعه کربلا می آیند و یکی از شهدای آن را از تاریخ محو میکنند تا شاید بتوانند با ادامه اینگونه اعمال در طول تاریخ ، نام و خاطره کربلا و عاشورا را از بین ببرند در حالی که  - رغم انوف النواصب - خداوند متعال میفرماید :يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُون‏با توسل به این طفل 6 ماهه امام حسین علیه السلام، نوشتار خویش را آغاز میکنم.1 - بلاذری متوفی 279 هجریاحمد بن یحیی بلاذری که از مشاهیر اهل تسنن میباشد در انسابش چنین میگوید :ورمى حرملة بْن كاهل الوالبي عَبْد اللَّهِ بْن حسين بسهم فذبحهحرمله بن کاهل تیری به سمت عبدالله بن حسین رها کرد و گلوی وی را دریدجمل من أنساب الأشراف ، ج 3 ص 201 ، المؤلف: أحمد بن يحيى بن جابر بن داود البَلَاذُري الوفاة: 279هـ ، الناشر: دار الفكر - بيروت ، الطبعة: الأولى، 1417 هـ - 1996 م ، تحقيق: سهيل زكار ورياض الزركلي
2 - طبری متوفی 310 هجریمحمد بن جریر طبری که از اعلام و بزرگان تاریخ و تفسیر اهل تسنن است ، در کتاب تاریخش این چنین میگوید :قال أبو مخنف قال عقبة بن بشير الأسدي قال لي أبو جعفر محمد بن علي بن الحسين إن لنا فيكم يا بني أسد دما قال قلت فما ذنبي أنا في ذلك رحمك الله يا أبا جعفر وما ذلك قال أتي الحسين بصبي له فهو في حجره إذ رماه أحدكم يا بني أسد بسهم فذبحه فتلقى الحسين دمه فلما ملأ كفيه صبه في الأرض ثم قال رب إن تك حبست عنا النصر من السماء فاجعل ذلك لما هو خير وانتقم لنا من هؤلاء الظالمينعتبة بن بشير اسدى گويد: ابو جعفر محمد بن على بن حسين به من گفت: «اى بنى اسد، خونى از ما پيش شما هست.» گويد: گفتم: «اى ابو جعفر خدايت رحمت كناد گناه من در اين ميانه چيست؟ چگونه بود؟» گفت: «كودك حسين را پيش وى آوردند كه در بغل گرفت و يكى از شما، اى بنى اسد، تيرى بزد و گلوى او را دريد، حسين خون او را بگرفت و چون كف وى پر شد آن را به زمين ريخت و گفت: «پروردگارا، اگر فيروزى آسمان را از ما بازگرفته ‏اى چنان كن كه به سبب خير باشد و انتقام ما را از اين ستمگران بگير.»تاريخ الطبري ، ج 3 ص 332 ، اسم المؤلف:  لأبي جعفر محمد بن جرير الطبري الوفاة: 310 ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت

3 - ابن اعثم کوفی متوفی 314 هجریاین عالم اهل تسنن نیز در کتاب الفتوح چنین میگوید :وله ابن آخر يقال له علي في الرضاع ، فتقدم إلى باب الخيمة فقال : ناولوني ذلك الطفل حتى أودعه ! فناولوه الصبي ، فجعل يقبله وهو يقول : يا بني ! ويل لهؤلاء القوم إذ كان غدا خصمهم جدك محمد صلى الله عليه وآله وسلم . قال : وإذا بسهم قد أقبل حتى وقع في لبة الصبي قتله ، فنزل الحسين رضي الله عنه عن فرسه وحفر له بطرف السيف ورماه بدمه وصلى عليه ودفنه .و حسین علیه السلام پسر دیگری داشت به نام علی که شیرخواره بود . پس حسین علیه السلام به درب خيمه آمده و فرمود: اين طفل را به من دهيد تا با او وداع كنم! پس او را غرق بوسه ساخته در حالى كه مى‏فرمود: اى پسركم واى بر حال اين قوم وقتى محمّد صلّى اللَّه عليه و آله با آنان مخاصمه كند!.راوی گفت: ناگهان تيرى بيامد و بر بالاى سينه آن طفل نشسته و او را كشت، پس حسین عليه السّلام از اسب پایین آمده و با غلاف شمشير قبرى كند و در حالی که طفل ،خونی شده بود بر او نماز خواند و او را دفن کرد.كتاب الفتوح، ج 5 ص 115 ، اسم المولف : أبي محمد أحمد بن أعثم الكوفي الوفاه : 314هـ، تحقيق: علي شيري (ماجستر في التاريخ الإسلامي)، ناشر: دار الأضواء للطباعة والنشر والتوزيع ـ بيروت، الطبعة: الأولى، 1411هـشبهه تشیّع ابن اعثم از قول یاقوت نیز مردود است و آنچنان که ابن خلکّان در ترجمه وی در وفیات الاعیان ج 6 ص 127 آورده ، یاقوت از خوارج بوده و دشمنی با امیرالمومنین علیه السلام داشته و لذا تشیّع در نزد او صرفاً دفاع از علی علیه السلام بوده و بر اساس سخن خود دهلوی در " تحفه اثنی عشریه " ص 11 ( باب اول ) : مراد از لفظ ( شیعه ) در تواریخ قدیمیه مثل تاریخ واقدی و غیر آن ، پیشوایان اهل سنت اند .
 

4 - ابوالفرج اصفهانی متوفی 356 هجرییکی از علمای اهل تسنن که دارای تفکراتی اموی بوده فردی است به نام : ابوالفرج اصفهانی .آنچنان که ذهبی در سیراعلام النبلاء ج 16 ص 201 – 202 ( ط موسسه الرساله – بیروت ) میگوید : او علامه اخباری اموی از نسل مروان حمار بوده و مورد قبول میباشد ( لا باس به ) .وی از مشایخ دارقطنی (امیرالمومنین حدیث اهل تسنن ) بوده و بر انساب عرب و حوادث عرب اطلاع وسیع داشته است .میگویم : کسانی همچون ذهبی و ابن حجر و دیگران ، به سخنان ابوالفرج اصفهانی از کتاب اغانی و غیره استناد کرده اند.این عالم اموی پیشه ، در کتاب « مقاتل الطالبین » در مورد حضرت علی اصغر علیه السلام چنین میگوید :عبد الله بن الحسين بن علي بن أبي طالب ؛ وأمه الرباب بنت امرئ القيس بن عدي ....وكان عبد الله بن الحسين يوم قتل صغيراً جاءته نشابة وهو في حجر أبيه فذبحته.عن حميد بن مسلم، قال: دعى الحسين بغلام فأقعده في حجره، فرماه عقبة بن بشر فذبحه.مورع بن سويد بن قيس، قال: حدثنا من شهد الحسين، قال: كان معه ابنه الصغير فجاء سهم فوقع في نحره، قال: فجعل الحسين يأخذ الدم من نحره ولبته فيرمي به إلى السماء فما يرجع منه شيء، ويقول: اللهم لا يكون أهون عليك من فصيل.عبدالله بن حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام ... مادرش رباب دختر امریء قیس بن عدی میباشد .عبدالله بن حسین علیهما السلام در زمانی که کشته شد ، طفلی که تیری به او اصابت کرد در حالی که در دامن پدرش بود و گردن او را برید.حمید بن مسلم روایت میکند : امام حسين كودكى را خواست و او را در كنار خود جاى داد و عقبة بن بشر تيرى رها كرد و او را ذبح نمود .مورع بن سوید بن قیس از قول یکی از کسانی که در کربلا ناظر مصائب حسین علیه السلام بود نقل میکند : تيرى به گلوى كودك كوچكى كه با امام حسين بود اصابت كرد و او را شهيد نمود و امام حسين عليه السلام خونها را از گلوى او ميگرفت و بطرف آسمان ميپاشيد و قطره ‏اى از آن‏ها باز نمى‏ گشت.و امام حسين علیه السلام ميفرمود: پروردگارا اين كودك من از بچه ناقه صالح نزد تو كمتر نيست‏.مقاتل الطالبین ، ص 94 - 95 ، اسم المؤلف: علي بن الحسين بن محمد بن أحمد بن الهيثم بن عبد الرحمن ابن مروان بن عبد الله بن مروان أبو الفرج الأصبهاني الوفاة: 356هـ ، دار النشر : منشورات الشریف الرضی – ایران 1416 ه  ، الطبعة : الثانیة ، تحقيق : السید احمد صقر

5 - شجری جرجانی متوفی 499 هجرییحیی بن حسین شجری در الامالی این چنین میگوید :وَعَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلَامُ، وَأُمُّهُ الرَّبَابُ بِنْتُ امْرِئِ الْقَيْسِ بْنِ عَدِيِّ بْنِ أَوْسِ بْنِ جَابِرِ بْنِ كَعْبِ بْنِ حَكِيمٍ الْكَلْبِيِّ، قَتَلَهُ حَرْمَلَةُ بْنُ الْكَاهِلِ الْأَسَدِيُّ الْوَالِبِيُّ، وَكَانَ وُلِدَ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ فِي الْحَرْبِ، فَأُتِيَ بِهِ وَهُوَ قَاعِدٌ وَأَخَذَهُ فِي حِجْرِهِ وَلَبَّاهُ بِرِيقِهِ وَسَمَّاهُ عَبْدَ اللَّهِ، فَبَيْنَمَا هُوَ كَذَلِكَ إِذْ رَمَاهُ حَرْمَلَةُ بْنُ الْكَاهِلِ بِسَهْمٍ فِي نَحْرِهِ، فَأَخَذَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلَامُ دَمَهُ فَجَمَعَهُ وَرَمَى بِهِ نَحْوَ السَّمَاءِ، فَمَا وَقَعَتْ مِنْهُ قَطْرَةٌ إِلَى الْأَرْضِ، قَالَ فُضَيْلُ: وَحَدَّثَنِي أَبُو الْوَرْدِ أَنَّهُ سَمِعَ أَبَا جَعْفَرٍ، يَقُولُ: لَوْ وَقَعَتْ مِنْهُ إِلَى الْأَرْضِ قَطْرَةٌ لَنَزَلَ الْعَذَابُعبدالله بن حسین علیهما السلام ، مادرش رباب دختر امری قیس بن عدی بود که حرمله بن کاهل اسدی او را به قتل رساند . این فرزند در جنگ به دنیا آمد پس حسین بن علی آمد و او را در آغوش گرفت و آب دهان مبارکش را بر روی او مالید و وی را عبدالله نام گذاشت . در همین حال حرمله بن کاهل تیری به گلوی عبدالله رها کرد . حسین علیه السلام خون گلوی عبدالله را گرفت و جمع کرد و به سمت آسمان پرتاب کرد و هیچ قطره ای آن به زمین نیفتاد.فضیل میگوید : ابوالورد برای من نقل کرد که از اباجعفر علیه السلام شنید : اگر آن خون به زمین میخورد ، عذاب نازل میشد.كتاب الأمالي وهي المعروفة بالأمالي الخميسية ، ج 1 ص 224 ، اسم المؤلف:  المرشد بالله يحيى بن الحسين بن إسماعيل الحسني الشجري الجرجاني الوفاة: 499 هـ ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان - 1422 هـ - 2001م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : محمد حسن اسماعيل
همچنین وی در جای دیگری از کتابش روایتی دارد که نشان از اوج غم اهل بیت علیهم السلام از شهادت حضرت عبدالله الرضیع علیه السلام دارد :عن بشر بن غالب الأسدي وإليه تنسب حبانة بشر بالكوفة ، قال حججت سنة فأتيت علي بن الحسين عليهما السلام زائراً ومسلماً ، فقال لي يا بشر : أيكم حرملة بن كاهل ؟ قلت : ذاك أحد بني موقد ، قال أوقد الله عليه النار وقطع يديه ورجليه عاجلاً غير آجل ، فإنه رمى صبياً من صبياننا بسهم فذبحهبشر بن غالب گفت : یکسال وقتی به حج رفتم به زیارت علی بن حسین علیهما السلام رفتم و ایشان به من گفت : به من بگوبشر ، کدامیک از شما حرمله بن کاهل هستید؟عرض کردم : او یکی از مردم قوم بنی موقد است.علی بن حسین علیه السلام فرمود : خداوند سریعاً او را به آتش بسوزاند و دست و پایش را قطع کند . زیرا او تیری به یکی از اطفال ما زد و گلوی او را درید.كتاب الأمالي وهي المعروفة بالأمالي الخميسية ، ج 1 ص 246 ، اسم المؤلف:  المرشد بالله يحيى بن الحسين بن إسماعيل الحسني الشجري الجرجاني الوفاة: 499 هـ ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان - 1422 هـ - 2001م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : محمد حسن اسماعيل
 
6 - خطیب خوارزمی متوفی 568 هجریموفق بن احمد خوارزمی که از بزرگان حنفی مسلک میباشد و قبلا در مورد وی نیز سخن گفته ایم در مقتل الحسین علیه السلام چنین میگوید :فتقدّم إلى باب الخيمة وقال : ناولوني عليّاً الطفل حتّى أودّعه ، فناولوه الصبي ، فجعل يقبّله ويقول : ويل لهؤلاء القوم إذا كان خصمهم جدّك ! فبينا الصبي في حجره إذ رماه حرملة بن الكاهل الأسدي فذبحه في حجره ، فتلقّى الحسين دمه حتّى امتلأت كفّه ، ثمّ رمى به نحو السماء وقال : اللّهمّ إن حبست عنّا النصر فاجعل ذلك لما هو خير لنا ، ثمّ نزل الحسين عن فرسه وحفر للصبي بجفن سيفه وزمّله بدمه وصلّى عليهپس حسین علیه السلام به درب خیمه رفت وگفت : علی ، طفل مرا بیاورید تا با او وداع کنم . پس طفل را آوردند و حسین علیه السلام همچنان که او را بوسه باران میکرد گفت : وای بر این قوم وقتی جد تو – رسول الله – با ایشان مخاصمه میکند ! آن زمانی که طفل در آغوش حسین علیه السلام بود ، حرمله بن کاهل اسدی تیری رها کرد که گلوی آن طفل را درید. حسین علیه السلام دستش را خون گلوی آن طفل پر کرد و سپس به سوی آسمان پرتاب کرد و گفت : پروردگارا! اگر يارى كردن را از ما گرفته‏اى پس اين عمل را براى ما خير و صلاح قرار بده.پس حسین علیه السلام از اسب پیاده شد و برای آن طفل با غلاف شمشیر قبری کَند و جسد طفل را به خون آغشته کرد و آن را دفن کرد و بر او نماز خواند.مقتل الحسین  ، ج 1 ص 146 - 147، اسم المؤلف: أبو المُؤيَّد المُوَفَّق بن أحمد المكي أخطب خوارزم الوفاة: 568 هـ ، الناشر : مكتبة المفيد - قم ، الطبعة : الأولى 1418 هـ. ، تحقيق : الشيخ محمد السَّماوي.قبلا در مورد این عالم سخن گفته ایم : http://www.islamtxt.ir/node/85
 
 
7 - سبط ابن جوزی متوفی 654 هجری
این عالم حنفی مسلک که از بزرگان احناف میباشد ، در کتابش این چنین مقتل عبدالله الرضیع علیه السلام را شرح میدهد :
فالتفت الحسين فاذا بطفل له يبكي عطشا فأخذه على يده وقال يا قوم إن لم ترحموني فارحموا هذا الطفل فرماه رجل منهم بسهم فذبحه ،فجعل الحسين يبكي ويقول : اللهم احكم بيننا وبين قوم دعونا لينصرونا فقتلونا ،فنودي من الهوى دعه يا حسين فان له مرضعا في الجنة ورماه حصين بن تميم بسهم فوقع في شفتيه فجعل الدم يسيل من شفتيه وهو يبكي ويقول اللهم اني أشكواليك ما يفعل بي وبأخوتي وولدي وأهليپس حسین علیه السلام رو به خیمه کرد و طفلی که از تشنگی گریه میکرد را در آغوش گرفت و گفت : ای قوم ! اگر به من رحم نمی کنید پس به این طفل رحم کنید . در این موقع مردی از سپاه عمر بن سعد تیری رها کرد که گلوی طفل را درید. پس حسین علیه السلام شروع به گریه کرد و گفت : پروردگارا بین ما و این قومی که میخواستند ما را یاری کنند ولی میخواهند ما را بکشند ، حکم فرما. پس از آسمان ندایی آمد : ای حسین ! آن طفل را رها کن که برای او دایه ای در بهشت قرار دارد.در این هنگام حصین بن تمیم تیری به سمت امام علیه السلام رها کرد که به لبان امام برخورد کرد و خون جاری شد و او در حالی که گریه میکرد میفرمود : پروردگارا از آنچه که این قوم بر من و برادرانم و فرزندانم و اهل من روا داشته اند به تو شکایت میکنم.تَذْكِرَة خَوَاصّ الْأُمَّة بِذِكْرِ خَصَائِصِ الْأَئِمَّة  ، ص 227، اسم المؤلف: يوسف بن قُزُغْلي سبط ابن الجوزي الحنفي الوفاة: 654 هـ ، الناشر : منشورات الشريف الرضي - قم المقدسة / 1418هـقبلا در مورد این عالم سخن گفته ایم : http://islamtxt.ir/node/330
 

 
8 - ابن کثیر متوفی 774 هجریابن کثیر دمشقی سلفی از شاگردان ابن تیمیه و اکابر علمای اهل تسنن در بیان ماجرای قتل امام حسین علیه السلام میگوید :ثم إن الحسين أعيا فقعد على باب فسطاطه وأتى بصبى صغير من أولاده اسمه عبد الله فأجلسه فى حجره ثم جعل يقبله ويشمه ويودعه ويوصى أهله فرماه رجل من بنى أسد يقال له ابن موقد النار بسهم فذبح ذلك الغلام فتلقى حسين دمه فى يده وألقاه نحو السماء وقال رب إن تك قد حبست عنا النصر من السماء فاجعله لما هو خير وانتقم لنا من الظالمينسپس حسین علیه السلام خسته شده و به سمت درب خیمه اش آمد و طفل کوچکش به نام عبدالله را در آغوش گرفت و او را می بوسید و می بوئید و با او وداع میکرد و به خانواده اش نیز وصیت میکرد . در همین هنگام مردی از بنی اسد به نام بن موقد النار ، تیری به سمت آن طفل رها کرد و گلویش را درید .حسین خون آن طفل را در دست گرفت و به آسمان پرتاب کرد و گفت : «پروردگارا، اگر فيروزى آسمان را از ما بازگرفته‏اى چنان كن كه به سبب خير باشد و انتقام ما را از اين ستمگران بگير.»البداية والنهاية ، ج 8 ص 186 ، اسم المؤلف:  إسماعيل بن عمر بن كثير القرشي أبو الفداء الوفاة: 774 ، دار النشر : مكتبة المعارف – بيروت
جالب است بدانید که ابن کثیر این جریان را در بابی از کتابش می آورد به نام :وهذه صفة مقتله مأخوذة من كلام أئمة هذا الشأن لا كما يزعمه أهل التشيع من الكذبو این داستان مقتل حسین است برگرفته از کلام بزرگان و امامان خُبره ی این شان (=یعنی تاریخ) نه آنچنان که شیعیان به دروغ گمان میکنند .
 

9 - ابن صباغ مالکی متوفی 855 هجریعلی بن محمد احمد مالکی معروف به ابن صباغ ، در کتاب الفصول المهمه فی معرفه الائمه در بیان نام کسانی که همراه امام حسین علیه السلام شهید شدند میگوید :وقُتل عبد الله رضيع الحسين ( عليه السلام )و عبدالله – شیرخواره حسین علیه السلام – نیز کشته شد.الفصول المهمّة في معرفة الأئمّة ، ج 2 ص 848 ، اسم المؤلف: عليّ بن محمّد بن أحمد المالكي المكي الوفاة: 855 ، دار النشر : دار الحديث للطباعة والنشر - قم 1422هـ ، تحقق : سامی الغریری
قبلا در مورد این عالم سخن گفته ایم : http://islamtxt.ir/node/97
 
10 - قندوزی حنفی متوفای 1294 هجریاین عالم حنفی که در ابتدای کتابش بیان میدارد که افتخارش این است که از اهل تسنن میباشد ، در کتاب « ینابیع الموده » در ضمن بیان مقتل الحسین علیه السلام میگوید :قالت أم كلثوم : " يا أخي إن ولدك عبد الله ما ذاق الماء منذ ثلاثة أيام فاطلب له من القوم شربة تسقيه " فأخذه  ومضى به إلى القوم وقال : " يا قوم لقد قتلتم أصحابي وبني عمي وإخوتي وولدي ، وقد بقي هذا الطفل ، وهو ابن ستة أشهر ، يشتكي من الظمأ فاسقوه شربة من الماء " فبينا هو يخاطبهم إذ أتاه سهم فوقع في نحر الطفل فقتله.قيل : إن السهم رماه عقبة بن بشير الأزدي ( لعنه الله ) .ام کلثوم گفت : ای برادر ! فرزندت عبدالله 3 روز است که آب ننوشیده پس از آن قوم بخواه تا جرعه ای آب به او دهند . حسین علیه السلام طفل را گرفت و به سمت قوم رفت و گفت : ای قوم ! شما یاران و فرزندان عمو و برادران و فرزندانم را کشته اید و فقط این طفل مانده که 6 ماه بیشتر سن ندارد. از تشنگی گله دارد . پس جرعه ای آب به او بنوشانید. در همین زمان که حسین علیه السلام با آنها سخن میگفت ، تیری به سمت او آمد و بر گلوی طفل نشست و او را کشت.گفته شده : تیر را عقبه بن بشیر ازدی لعنه الله پرتاب کرد.ینابیع الموده لذوی القربی ، ج 3 ص 78 - 79، اسم المؤلف: سلیمان بن ابراهیم القندوزی الحنفی الوفاة: 1294 هـ ، الناشر : دار الأسوة للطباعة والنشر ، المطبعة : أسوة  ، الطبعة : الأولى ، تاريخ النشر : 1416 ه‍ . ق، تحقیق : سيد علي جمال أشرف الحسيني
قبلا در مورد این عالم سخن گفته ایم : http://www.islamtxt.ir/node/98در این میان نیز گروهی از علمای اهل تسنن صرفاً بیان کرده اند که حضرت عبدالله بن الحسین بن علی علیه السلام یعنی همان طفل شیرخواره ، در جنگ کشته شده و هرگز اشاره ای به نحوه شهادت ایشان نکرده اند.*ابن اثیر در تاریخش میگوید :وقتل عبد الله بن الحسين بن علي وأمه الرباب ابنة امرئ القيس الكلبي قتله هانئ بن ثبيت الحضرميو همچنین عبدالله بن حسین بن علی علیه السلام کشته شد و مادرش رباب دختری امری قیس کلبی بود و قاتل عبدالله ، هانی بن ثبیت حضرمی بود.الكامل في التاريخ ، ج 3 ص 443 ، اسم المؤلف:  أبو الحسن علي بن أبي الكرم محمد بن محمد بن عبد الكريم الشيباني الوفاة: 630هـ ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1415هـ ، الطبعة : ط2 ، تحقيق : عبد الله القاضي

و یا طبرانی میگوید :قُتِلَ الْحُسَيْنُ بن عَلِيٍّ وَأَصْحَابُهُ رضي اللَّهُ عَنْهُمْ لِعَشْرِ لَيَالٍ خَلَوْنَ مِنَ الْمُحَرَّمِ يوم عَاشُورَاءَ وَقُتِلَ ... وَعَبْدُ اللَّهِ بن الْحُسَيْنِ وَأُمُّهُ الرَّبَابُ بنتُ امْرِئِ الْقَيْسِ كَلْبِيَّةٌحسین بن علی علیه السلام و یارانش در روز دهم محرّم روز عاشورا کشته شدند و عبدالله بن حسین نیز کشته شد که مادرش ، رباب دختر امری قیس کلبی بود.المعجم الكبير ، ج 3 ص 103 ، اسم المؤلف:  سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم الطبراني الوفاة: 360 ، دار النشر : مكتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983 ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : حمدي بن عبدالمجيد السلفي

این گونه مدارک اهل تسن صرفاً نشانگر گوشه ای اندک از فجایع عاشورا میباشد . لعنت خدا بر دشمنان امام حسین علیه السلام و کسانی که به هر نحوی با ایشان موافقند .
العبد الاحقر – مقداد العلوی
http://islamtxt.ir