مسلمان نماها
در این حال امام علی النقی الهادی (علیه السلام ) نزد ما آمد و گفت :
– به آنان توجه نکنید ؛ اینان حقه بازند!
– چرا؟ ظاهرشان به این حرف ها نمى خورد.
– آنان همنشین شیاطین هستند و پایه هاى دین را ویران مى کنند. مبادا گول ظاهر آنان را بخورید! این جماعت
با شب زنده دارى هاى دورغین و ریاضت کشیدن و لا اله الّا الله گفتن ، عده اى احمق را دور خود جمع مى کنند تا جیب هاى شان را خالى کرده و آنان را آرام آرام در چاه گمراهى بیفکنند.
– اى امام بزرگوار! ولى اینان ذکر لا اله الّا اللّه را بر زبان جارى مى کنند ؛ یعنى به یگانگى خدا اقرار مى کنند.
– نه ، اشتباه نکنید! گفتن (( ورد و ذکرى )) که با رقص و کف باشد و ذکرى
که شبیه آواز خواندن باشد ذکر نیست . به جز انسان هاى ساده و بى خِرَد کسى
جذب آنان نمى شود.
– یعنى این عده اى که همراه آنان هستند…
– آرى ! هرگز در زمان حیاتشان به دیدن آنان نروید، حتى پس از مرگشان بر
قبر آنان فاتحه نخوانید. اگر چنین کنید، گویى به دیدار بت پرستان رفته اید.
بدانید که کمک به آن ها حکم کمک رساندن به معاویه و یزید را دارد.
ابوهاشم دیگر چیزى نگفت . این بار من پرسیدم :
– اگر اینان شما را قبول داشته باشند چه ؟ باز شما چنین موضعى مى گیرید؟
امام با شنیدن سؤ ال ، با ناخشنودى نگاهى به من کرد و فرمود:
– چه مى گویى مرد؟! هر گروهى که به حقوق ما معترف باشند و قبولمان داشته
باشند، از دوستان ما به حساب مى آیند؛ نه این که نفرین ما پشت سر آنان
باشد. راه صوفیان با راه ما تفاوت دارد. آنان هدفى ندارند جز خاموش کردن
نور الهى !
دیگر کسى چیزى نپرسید و به اتفاق از مسجد النبى بیرون آمدیم .
با خود اندیشیدم که عجب ((مسلمان نماهایى )) پیدا مى شوند. اگر امام هدایتم نمى کرد، اى بسا من نیز فریب ظاهر آنان را مى خوردم و در دامشان گرفتار مى شدم .
سفینة البحار، ج ۵، ص ۱۹۸
از سایتhttp://haroon.ir